يكى از پيامبران كه نامش در قرآن دو بار آمده و در آيه 56 سوره مريم به عنوان پيامبر صديق ياد شده،
حضرت ادريس است كه در اين جا نظر شما را به پارهاى از ويژگىهاى او جلب مىكنيم:
ادريس كه نام اصيلش اخنوخ است در نزديك كوفه در مكان فعلى مسجد سهله مىزيست.
او خياط بود و مدت سيصد سال عمر نمود و با پنج واسطه به آدم عليهالسلام مىرسد.
سى صحيفه از كتابهاى آسمانى بر او نازل گرديد. تا قبل از ايشان مردم براى پوشش بدن خود از پوست حيوانات استفاده مىكردند،
او نخستين كسى بود كه خياطى كرد و طرز دوختن لباس را به انسانها آموخت و از آن پس مردم به تدريج از لباسهاى دوخته شده استفاده مىكردند.
او بلندقامت و تنومند و نخستين انسانى بود كه با قلم خط نوشت و بر علم نجوم و حساب و هيئت احاطه داشت و آنها را تدريس مىكرد. كتابهاى
آسمانى را به مردم مىآموخت و آنها را از اندرزهاى خود بهرهمند مىساخت، از اين رو نام او را ادريس (كه از واژه درس گرفته شده) نهادند.
خداوند بعد از وفاتش، مقام ارجمندى در بهشت به او عنايت فرمود و او را از مواهب بهشتى بهرهمند ساخت.
در قرآن 17 بار سخن از آدم عليهالسلام به ميان آمده. در اين جا نظر شما را به بخشى
از زندگى او كه در قرآن آمده با توجه به روايات و گفتار مفسران، جلب مىكنيم:
خبر از آفرينش خليفه خدا در زمين، و پاسخ به سؤال فرشتگان
نام مبارک حضرت ابراهیم(علیهالسلام) در بیست و پنج سوره قرآن، حداقل شصت و نه بار تکرار شده است.[۱]
راجع به این پیامبر و حالات گوناگون او از کودکی تا شیخوخیت قریب صد و نود و پنج آیه و نیز سورهای مستقل به نام او در قرآن وجود دارد.
حضرت لوط(علیهالسلام) یکی از پیامبران بزرگی است که هم عصر ابراهیم (علیهالسلام) بود
و نام مبارکش در هفده سوره ، بیست و هفت بار در قرآن مجید ذکر شده است. [۱]
وی فرزند «هاران بن نارخ» و برادر زاده حضرت ابراهیم(علیهالسلام) است، و نام مادرش ورقه بنت لاحج بوده.[۲]
وی سه هزار و چهار صد و بیست و دو سال بعد از هبوط آدم(علیهالسلام) در شهر بابل به دنیا آمد.
نام حضرت ايوب عليهالسلام چهار بار به عنوان يكى از پيامبران و بندگان صالح خدا ذكر شده است.
گر چه طبق بعضى از روايات، ايوب از نوادگان يكى از مؤمنان به حضرت ابراهيم عليهالسلام بود
ولى از آيه 84 انعام استفاده مىشود كه او از نوادههاى حضرت ابراهيم عليهالسلام يا حضرت نوح عليهالسلام مىباشد.
«صفورا» توانایی، وقار و جوانمردی موسی(علیهالسلام) را دیده و علاقهمند او شده بود
و لذا به پدرش پیشنهاد داد: ای پدر! این جوان را برای نگهداری گوسفندان استخدام کن،
زیرا وی فردی نیرومند و درستکار بود. شعیب (علیهالسلام) از دخترش پرسید:
توان و قوت این جوان معلوم است که دلو بزرگ را از چاه کشید، ولی وقار و
عفت و امانتش چگونه شناختی؟ صفورا گفت: پدر جان! هنگام آمدنم به خانه، ا و به من گفت:
پشت سر من حرکت کن، ما از خانوادهای هستیم که پشت سر زنان نمینگریم و در هنگام آب کشیدن خیلی مهذّب بود.
قبل از این که موسی(علیهالسلام) برای مناجات با خدای سبحان و نزول تورات از شهر بیرون رود،
مردم را در جریان گذاشته بود که غایب بودن وی از آنها سی روز طول میکشد، وقتی
که به موسی دستور داده شد که ده روز دیگر بماند، در مجموع چهل روز گردید.
و بازگشتن موسی(علیهالسلام) ده روز به تأخیر افتاد، بنی اسرائیل گفتند:
موسی (علیهالسلام) به وعدهای که به ما داده بود عمل نکرد. [۵۹]
هارون برادر موسى عليهالسلام از پيامبران مرسل بود، نام مباركش بيست بار در قرآن آمده است،
بيشتر زندگى او همراه موسى عليهالسلام است، او شريعت موسى عليهالسلام را تبليغ مىكرد،
خداوند بر موسى و هارون عليهماالسلام سلام و درود فرستاده است.
يكى از پيامبران خدا حضرت شعيب عليهالسلام است كه نام او در قرآن يازده بار آمده است.
خداوند او را به سوى مردم مَدْيَن و اَيْكه فرستاد تا آنها را به يكتاپرستى و آيين
خدايى دعوت نمايد و از بتپرستى و فساد اخلاقى نجات بخشد.
در مورد سلسله نسب شعيب، به اختلاف نقل شده، محدث معروف
مسعودى او را از فرزندان ثابت بن مدين بن ابراهيم دانسته است.
پس از رحلت موسى عليهالسلام بنىاسرائيل به فرماندهى يوشع بن نون وصى
موسى عليهالسلام به جنگ با زورمندان شام و فلسطين پرداختند،
تا ارض فلسطين و شهرهاى آن را فتح كنند و اين جنگ همچنان ادامه داشت.
بنى اسرائيل پس از موسى عليهالسلام داراى پيامبرى بودند كه
در آيه 246 و 247 و 248 سوره بقره از اين پيامبر به عنوان نبى (پيامبر) ياد شده،
ولى نام او ذكر نشده است، كه اكثر مفسران به استناد روايات معتقدند كه اين پيامبر به نام اشموئيل بود.
كى از پيامبران بزرگى كه علاوه بر قدرت معنوى و نبوت، داراى حكومت ظاهرى وسيع نيز بود،
حضرت داوود عليهالسلام است كه نام مباركش شانزده بار در قرآن آمده است.
حضرت داوود عليهالسلام در سرزمينى بين مصر و شام ديده به جهان گشود، او از نوادههاى
حضرت يعقوب است و به نُه واسطه به يكى از فررزندان حضرت يعقوب مىرسد، پدرش ايشا نام داشت.
او صد سال عمر كرد، كه چهل سال از آن را حكومت نمود.
يكى از پيامبران بزرگى كه هم داراى مقام نبوت بود و هم داراى حكومت بىنظير
و بسيار وسيع، حضرت سليمان بن داوود عليهالسلام است كه نام مباركش هفده بار
در قرآن آمده است. او با يازده واسطه به حضرت يعقوب عليهالسلام مىرسد و از پيامبران بزرگ بنى اسرائيل مىباشد.
يكى از حكماى صالح و وارسته بزرگ تاريخ، حضرت لقمان عليهالسلام است كه
نام مباركش در قرآن، دو بارآمده، و يك سوره قرآن (سوره سى و يكم) به نام او است.
از اين رو خداوند در اين سوره از او ياد كرده كه فرزندش را به ده اندرز حكيمانه و بسيار
مهم نصيحت كرده كه در قرآن در ضمن پنج آيه بيان شده است.
شيوه بيان قرآن نشان مىدهد كه لقمان عليهالسلام پيغمبر بوده است، و در حديثى
از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده فرمود:
حقَّاً اَقُولُ لَم يَكُن لُقمانُ نَبيّاً وَ لكِن كانَ عبداً كَثِيرَ التَّفكُّرِ، حُسنَ اليَقينِ، اَحبُّ اللهَ فَاحَبَّهُ، وَ منَّ عَلَيهِ بالحِكمَةِ؛
به حق مىگويم كه لقمان عليهالسلام پيامبر نبود، ولى بندهاى بود كه بسيار فكر مىكرد،
و يقينش عالى بود، خدا را دوست داشت، و خدا نيز او را دوست داشت و نعمت حكمت را به او عنايت فرمود.
ماجراى اصحاب كهف در قرآن همانگونه كه در قرآن معمول است،
به طور فشرده (از آيه 9تا 27 سوره كهف) آمده است، و در روايات اسلامى،
و گفتار مفسران و مورخان، مختلف نقل شده، بعضى به طور مشروح و بعضى به طور خلاصه،
و يا بعضى بخشى از داستان را ذكر كردهاند و بخش ديگر را ذكر نكردهاند، ما در اين جا بهتر ديديم
كه چكيده مطلب را از مجموع روايات - با توجه به عدم مخالفت آن با قرآن - بياوريم.
ϰ-†нêmê§ |